من داغدار ذکرهای آخرینم من بیقرار خیبر و فتح المبینم
آغوش من آرامگاه صد شهید استچشمان من زائر به رگهای برید است
من زائر مصداق ها سرخ مرگممن داغدار غنچه های برگ ، برگم
پایم درون قتله گاه فکه گیر استقلبم میان تنگه چزابه اسیر است
چشمان من مبهوت بستان و جفیر استمن عابد و سنگر برایم همچون دیر است
ای لاله های سرخ آه ای فاطمیون !آه ای طلائیه ، شلمچه ، آه مجبون!
رفتید ای یاران ، ولی جا مانده ام منای کاروان تنهای تنها مانده ام من
لبیک ها لبیک ها آخر کجائید؟با حنجر مسکوت من بیعت نمایید
همسنگرم بشکن حدیث غربت منای شمع ، الرحمن بخوان بر تربت من
من آتشی در زیر خاکستر نهانمبر چفیه منقوش است خون دوستانم
من ماشه را بر روی دشمن می چکانممن مادرش را بر عزایش می نشانم
من جرعه نوش ساغر روز الستمآن روز من با فاطمه (س) میثاق بستم
مولای من ، مولای من ، من با تو هستمتنها گذارم گر تو را ، نامرد و پستم